چرا میانگین ها شما را ورشکست می کنند؟
گزارشهای کسبوکار شما پر از اعداد فریبنده است. میانگین ارزش سبد خرید ۳ میلیون تومان یا نرخ تبدیل ۳٪ عالی به نظر میرسند، اما این اعداد ساده، مشکلات عمیقی را پنهان میکنند که میتوانند کسبوکار شما را به سمت شکست هدایت کنند. بیایید ببینیم چرا نباید به میانگینها اعتماد کرد و چه جایگزینهای هوشمندانهتری وجود دارد.
یک خرید بسیار بزرگ میتواند میانگین را به شکل غیرواقعی بالا ببرد و تصور اشتباهی از رفتار ۹۹٪ مشتریان شما ایجاد کند.
یک نرخ تبدیل کلی "خوب" میتواند این واقعیت تلخ را پنهان کند که کمپین جذب مشتریان جدید شما کاملاً شکست خورده است.
میانگین دو ماه میتواند "پایدار" به نظر برسد، در حالی که عملکرد شما در ماه دوم به شدت سقوط کرده و نیاز به اقدام فوری دارد.
دادهها را به گروههای معنادار تقسیم کنید. این کار به شما نشان میدهد که کدام بخش از کسبوکارتان سودآور و کدام یک نیاز به بهبود دارد.
به جای یک عدد، به پراکندگی دادهها نگاه کنید. توزیع به شما میگوید که "اکثر" مشتریان شما واقعاً در چه بازهای خرید میکنند.
میانه نقطه واقعی وسط دادههاست و تحت تأثیر دادههای پرت قرار نمیگیرد. میانه تجربه "مشتری معمولی" شما را بهتر نشان میدهد.
میانگین زمان در سایت
۷
دقیقه
میانه زمان در سایت
۳
دقیقه
مشتریان را بر اساس زمان پیوستنشان گروهبندی کنید تا ببینید آیا کیفیت مشتریان جدید شما در طول زمان بهتر شده یا بدتر.